رونق ایران با ساخت ایران و نابودی برنامههای ترامپ
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۳۵۹۹
به گزارش صدای ایران به نقل از بلومبرگ، برای شروع یک کسب و کار جدید در ایران، از این بدتر زمانی نبوده است. حتی پیش از هشدار مقامات جمهوری اسلامی به عموم مردم در مورد شیوع کرونا، این کشور سال را با یک بن بست شدید با آمریکا آغاز کرده و اقتصادش به شدت از تحریم ها آسیب دیده بود.
برای سه نفر از فارغ التحصیلان رشته طراحی، یک بازار چند ده میلیونی از مشتری های تشنه به واردات، ارزش خطر کردن را داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ساخت ایران» روزنهای از امید است که در میانه مشکلات مالی ناشی از طرد شدن از بازار نفت و تجارت جهانی همزمان با شیوع کرونا بروز پیدا کرده است.
در کشوری که زندگی بسیاری از مردم با چرخه محدودیت های غربی تعریف شده، برندهایی از برند لباس «کوی» گرفته تا محصولات مو «زی» و قهوه «بن مانو» در میان نام های وطنی هستند که خلاء کالاهای مصرفی را پر کرده اند.
آرمیتا قصابی، 30 ساله که یکی از موسسان برند «کوی» است، می گوید: «ما فقط می دانستیم که می شود زیرا ما و بسیاری از افراد دور بر ما برای کارهای ساده و اساسی بسیار ناامید بودند.»
«کوی» از پارچه های ریسیده شده در کارخانه نساجی در شهر خوی در شمال غرب ایران استفاده می کند که با این کار، نیاز به مواد وارداتی از بین می رود.
به گفته قصابی، نبود رقابت با برندهای جهانی و هزینه های پایین نیروی کار، قیمت ها را مقرون به صرفه نگه داشته و حاشیه سودی خوبی دارد.
ایران سال هاست که به مقاومت خود افتخار می کند، چیزی که رهبر معظم انقلاب آیت الله علی خامنه ای سعی کرده آن را گسترش دهد و با دکترین «اقتصاد مقاومتی»، آن را در سیاست حفظ کند.
توافق هسته ای 2015، در قبال کاهش فعالیت های هسته ای ایران متعهد شده بود که ایران بتواند به روابط بین المللی بازگرداند اما پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، وی از این توافق خارج شد و حملات خود به اقتصاد ایران را آغاز کرد.
نخستین چیزی که پس از بازگشت تحریم ها در سال 2018 از خیابان های تهران ناپدید شد، فروشگاه های لباس برند خارجی بود. مراکز خرید مشهور که سال ها به صورت غیررسمی مدل های برندهای منگو و زارا یا آدیداس و بنتون را عرضه می کردند، اکنون با واحدهای خرده فروشی خالی مواجه شده بودند.
ترکیب سقوط ناگهانی ارزش ریال که به قدرت خرید مصرف کنندگان آسیب شدیدی زد و ممنوعیت دولتی بر واردات صدها کالای غیرضروری نظیر پوشاک، سبب از هم پاشیدن صنعت خرده فروشی شد. واردات کمتر، منجر به کمبود چیزهای پیش پا افتاده نظیر برندهای شامپوهای خارجی شد که قیمت آنها سر به فلک می کشد.
نازنین، 51 ساله که خود مالک یک شرکت بازاریابی کوچک در تهران است گفت شروع به خرید شامپو برند «زی» کرده زیرا دیگر توانایی خرید برند اورآل را به هیچ وجه ندارد.
وی می گوید که قیمت یک بطری از این شامپوی خارجی نسبت به دو سال گذشته 6 برابر گران تر شده است.
وی گفت: «کیفیت (برند ایرانی) کاملا همانند (برند خارجی) است... من واقعاً چاره ای نداشتم و نمی خواهم مارک های قدیمی و سنتی ایرانی را بخرم.»
مقامات ایرانی گفته اند بخش خصوصی و صادرات به کشورهای همسایه را توسعه می دهند اما بزرگترین صنایع تولید بومی ایران نظیر خودروسازان هنوز نسبت به تحریم ها آسیب پذیر و گرفتار فساد هستند. در عین حال، شیوع کرونا نیز به تجارت برون مرزی این کشور صدمه زده است. اما عملکرد بسیاری از شرکت های کوچک تر بهتر است.
امیر علی صبور، مدیر ارتباطات بازاریابی در خرده فروش آنلاین باسلام گفت: «در دو سال گذشته روند مشخصی وجود داشته است که در آن تعداد بیشتری از مردم در حال به راه انداختن کسب و کارهای کوچک و فروش چیزهایی هستند که خودشان می توانند تولید کنند.»
وی افزود این وب سایت که خریداران را با تولیدکنندگان و عرضه کنندگان مرتبط می کند، در سال جاری تاکنون 48 هزار مورد ثبت نام داشته که رقم در سال گذشته برابر با 4 هزار مورد بوده است.
در تولیدی «کوی»، جایی که گروهایی از کارشناسان فنی و چرخ کارها با ماسک صورت با پشتکار کنترل کیفیت را انجام می دهند، فروش زیاد است.
اقتصاد ایران همچنان با مشکلات عدیده ای روبروست. مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا به بالاترین میزان در این هفته رسید. محدودیت های مسافرتی در 5 شهر از جمله تهران اعمال شد.
بسیاری از کالاهای اساسی که در ایران ساخته می شوند اما همچنان قیمت شان به طرز چشمگیری در حال افزایش است، زیرا تا حدی به واردات متکی هستند. «کوی» نیز در تهیه زیپ های با کیفیت بالا و دیگر اتصال دهنده های فلزی با مشکل روبرو شد زیرا آنها از توکیو وارد می کرد و به علت ممنوعیت های وارداتی، دو ماه طول کشید تا آنها را از گمرک ترخیص کند اما فروش همچنان بالاست، حداقل در کوتاه مدت اینطور است.
پ/
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: اقتصاد ایران رونق ایران ساخت ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۳۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد اغواکننده به سرمربی تیم ملی ایران برای تبلیغ برنج!
به گزارش همشهری آنلاین وحید شمسایی اسطوره فوتسال ایران که اکنون هدایت تیم ملی این رشته را برعهده دارد، در سالیان گذشته یک مساله جالب را تجربه کرده است. او در چند مصاحبه به ماجرای برنج نخوردن خودش از سالها قبل اشاره کرد و مدتی است این مساله به یک سوژه جالب تبدیل شده است.
شمسایی در مصاحبه دوشنبه شب خود در برنامه فوتبال برتر اتفاقی جالب را درباره برنج نخوردن خود تعریف کرد. او گفت: «چندی قبل یک برند برنج ایرانی برای کار تبلیغات پولی عجیب و غریب به من پیشنهاد داد تا بروم و برند برنج آنها را تبلیغ کنم! آنقدر مبلغ خوبی بود که قلقلکم آمد بروم. استخاره کردم که گفت تمام باورهایت از بین میرود.»
او ادامه داد:«این سوژه برنج نخوردن من دیگر عجیب شده است؛ در خیابان راه میروم، یک نفر داد میزند: "من هم برنج نمیخورم"! اتفاقات جالبی سر این ماجرا برایم افتاده که میتوانم کتاب بنویسم. در ماجرای اخیر که اسراییلیها ادا و اصول درآورده بودند و بندههای خدا دمشان گرم حمله کردند، پرواز ما برای جام ملتها به تایلند لغو شد. با دردسرهای فراوان و همکاری وزیر و آقای تاج یک پرواز پیدا شد که به ترکیه برویم. در آن شرایط سخت آدم های دیگری که در پرواز بودند به مهماندار میگفتند برای وحید برنج نمیآورید؟!»
شمسایی با اشاره به پیشنهاد تبلیغاتی که برای یک برند برنج داشت، افزود: «خدا شاهد است که پیشنهاد تبلیغات خوبی داشتم. بعضی دوستان برایم تبریک تولدم را نمیفرستند اما سالگرد برنج نخوردنم را تبریک میگویند! با همه این ها من برنج را تعطیل کردهام و دیگر نمیخورم.»